مامانم یه ساعته داره صدام میزنه که بیا کار مهمی دارم
رفتم میگه:عمت تا نیم ساعت دیگه میاد حوصلشو ندارم بگو توخونه نیستم
من:مامان من دروغ نمیگم زنگ بزن بگو نیاد...(بعد از لحظاتی دعوا بنده راضی شدم.)
حالا عمم اومده،من:عمه جون مامانم بیرون کار داشت رفت به من گفت ازتون
عذرخواهی کنم...مامانم بدو بدو اومده میگه:دختر تو
مرض داری دروغ میگی؟؟؟
فاطی جون فداتشم شما ببخشید شاید من تو تربیتش کم گذاشتم!!
من:(O_o)
عمم:اخه ادم تو این سن دروغ میگه؟؟از قدت خجالت بکش!!!
همچنان من:(O_o)
این مادره من دارم؟؟؟
با مامانم رفتیم ماشین لباسشویی بخریم
گیر داده میگه اپل بخر!!!
میگم مگه ماشین لباسشویی اپل هم هست؟؟؟
گفت:سامسونگ چطوری لباسشویی داره اونوقت اپل نداره!!!!!!!!